به گزارش خبرآنلاین، امیرسرلشگر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران در گفتگویی در پاسخ به پیغامی که آمریکایی ها به رئیس جمهور داده بودند مبنی براینکه میخواهند به صورت نقطهای حمله کنند و چند نقطه ما را بزنند، گفت: تا جایی که به ما مربوط است، فرمانده معظم کل قوا وقتی یک مطلبی را بیان میکنند که این به ما مربوط است، ما باید سریع خودمان را برای آن شرایط آماده کنیم. از جمله فرمایشات حضرت آقا این بود که دوران بزن در رو گذشته است. یکی این مطلب است، یعنی بلافاصله بعد از این تدبیر - چون ما نظامیها اینها را به عنوان فرمان و تدبیر تلقی میکنیم - خود را برای این آماده کردیم که اگر ضربهای زده شد حتماً ضربات متقابل وارد شود، به نحوی که او نتواند خودش را از این درگیری خلاص کند.
وی افزود: گفتند شما هم کاری نداشته باشید تا این دعوا تمام شود.گفتیم یکی بزنید ۱۰ تا میزنیم. این را مطمئن باشید. حرف ما به عنوان نظامیها این بود که ما فرمان را دریافت کردیم و موظف هستیم، این فرمان را اجرا کنیم. هر دشمنی یکی بزند، ما ۱۰ تا میزنیم. به نظرم میرسد این به آنها منتقل شده بود و آنها میفهمند که ما جدی هستیم.
اهم اظهارات وی را در ادامه بخوانید؛
*برای ما فرقی نمیکند که متجاوز چه کسی باشد. هر هواپیمایی که با نیت تخاصم یا با شکلی که از او احساس هجوم و تخاصم و ضرر کنیم، بخواهد از مرزهای ما عبور کند، قطعاً با آن برخورد خواهیم کرد؛ البته قاعده و قانون دارد. ابتدا اخطار میدهیم. نه اینکه تنها در این مورد باشد، بلکه دهها نوار مکالمه اخطار به هواپیماها را داریم از جمله هواپیماهای آمریکایی که همه ثبت شده و موجود است.
*زمانی اگر لازم شد میتوانیم همه را در اختیار رادیو و تلویزیون بگذاریم که اینها را پخش کند و جالب است که شما ببینید که ان کسی که این اخطار را میدهد چه کسی است. این خیلی برای شما جالبتر است. یک جوان مثلا ۲۶-۲۵ ساله با درجه ستوانی است که وقتی هواپیما میآید، به آن اخطار میدهد که به مرز ما نزدیک میشوید و چه کسی هستید و میگوید من هواپیمای فلان هستم. خودش را چیز دیگری معرفی میکند. بلافاصله بدون کوچکترین مکث به آن میگوید هواپیمای U۲ آمریکایی که از فلان جا میآئید، به مرز جمهوری اسلامی نزدیک میشوی دور شو! خود این شناخت فوری و استحکام کلام که خیلی جالب است، که برای من هم جالب بود و وقتی به آنجا رفتم آن افسر را تشویق کردم، به خاطر استحکام و اراده و عزمی که در کلام این جوان هست، خود همین باعث میشود که بگوید ما روی مسیر فلان از مرزهای شما دور میشویم. ما اخطار و هشدار میدهیم و به آنها میگوییم که کجا هستند. ممکن است هواپیمایی دچار خطای انسانی شود و نداند کجا است.
*{ درباره رزمایش مشترک برخی کشورهای منطقه با اسرائیل در خلیج فارس}: بعید میدانم صهیونیستها جرأت این کار را داشته باشند. ممکن است به صورت نمادین و سمبلیک انجام دهند. مثلا در همین ماجرای ائتلاف گفته بودند ما هستیم ولی اطلاعاتی هستیم! این یعنی ما هم هستیم و اسم ما را در لیست خود بنویسید. بعید میدانم جرات کنند اینجا وارد شوند. خلیج فارس خانه ماست. ما به خانه خودمان اجازه نخواهیم داد یک رژیمی مانند رژیم صهیونیستی بخواهد آنجا فعالیتی انجام دهد.
*من یک خاطره برای شما تعریف کنم، بد نیست. یک بار سر موضوعی در زمان فرماندهی امیر سرلشگر صالحی، یک فرمانی از حضرت آقا آمد– من را هم امیر صالحی مامور کرده بود که این کار را انجام دهم - ما داشتیم حدود یک الی دو ماه تلاش میکردیم برعکس این شود. انتظار ما این بود دستوری عکس این بدهند. به جای اینکه بگویند به راست بروید بگویند به چپ بروید. حضرت آقا آن چیزی را که میل ما نبود، دستور دادند و بعد امیر صالحی اجرای این دستور را به من ابلاغ کرد و من هم چشم گفتم و وقتی از در میخواستم بیرون بروم، من را صدا کرد و گفت ناراحت شدید؟ من بلافاصله گفتم فرمان حضرت آقا اگر تلخ هم باشد برای من شیرین است. امیر صالحی گفت شما اصلاً نمیفهمید. فرمان حضرت آقا اصلاً تلخ نیست که برای تو شیرین باشد. شما متوجه نمیشوید. (میخندد). یعنی ما اینطور بار آمدیم که اصلاً درباره اینکه آن تصمیمی که حضرت امام گرفتند را قضاوت کنیم، به خودمان این اجازه را نمیدهیم.
{ در مورد تلاش ها برای بر هم زدن پیوستگی بین ارتش و سپاه}: عدم آگاهی همه جا هست و شیطان از من هم ناامید نیست. بالاخره اتفاقاتی میافتد که گاهی همه ماجرا را نمیدانیم یا واقعاً کسی یک جایی اشتباهی کرده است؛ من جایی اشتباهی کردهام و اگر همین صحبت من را به برادران سپاه منتقل کنند ممکن است ناراحت شوند. ممکن است همین دلخوری مقدمه نقار شود یا عکس این اتفاق ممکن است رخ دهد، بنابراین ما در درون حتماً کسانی را داریم که شیطنت میکنند و برخی مواقع خودمان هم اشتباه میکنیم. ناخودآگاه آدمی آلت دست شیطان میشود.
۲۷۲۷